ایرانشناسی

تاریخ ادبیات ایران

ایرانشناسی

تاریخ ادبیات ایران

افشاریه و زندیه و قاجاریه

افشاریه و زندیه:

 در اواخر صفویه به سبب بی کفایتی شاهان، ایران مدتی در دست محمود و اشرف افغان بود. نادر در 1100 هـ  به دنیا آمده است. در هجده سالگی با مادرش به دست ازبکان اسیر شد، چهار سال بعد گریخت، تهماسب  صفوی که رشادت او را شنید به یاری خواست، نادر افغانها را راند و تهماسب را خلع کرد و خود را نایب السلطنه خواند. در 1148هـ خود را رسماً‌ شاه خواند. فتوحات فراوان کرد. در 1154هـ در جنگهای سوادکوه تیری به سوی او انداختند، او به پسرش رضا قلی میرزا ظنین شد، او را نابینا کرد. بعد در حالات روانی او اختلالی پدید آمد، در 1160هـ در فتح آباد خبرشان به دست امرای قزلباش به قتل رسید. پس از وی سه تن دیگر به تخت نشستند. آخرین آنها نادر میرزا در 1218هـ به دست فتحعلی شاه قاجار منقرض شد.کریم خان مؤسس زندیه از طوایف لر بود. نادر او را با طوایف لر از ملایر به دره گز خراسان کوچانید.کریم خان ابتدا در سپاه نادر بود، پس از قتل نادر، با شاه اسماعیل سوم همراه شد و وکیل الدوله نام گرفت. کریم خان دشمنی جز محمد حسن خان پدر آغا محمدخان نداشت. در سال 1172ه محمد حسن خان را کشت و تقریباً بر همه ایالات ایران جز خراسان مسلـّط شد. در سال 1193ه به بیماری سل در شیراز درگذشت. او مردی نیک نفس بود و قریب سی و یک سال حکومت کرد. آخرین فرد خاندان زند لطفعلی خان بود که به سبب خیانت حاج ابراهیم خان کلانتر شیراز، کاری از پیش نبرد. آغامحمدخان در 1209ه در قلعة بم کرمان  به دست خود چشمان این جوان را در آورد و به قتل رسانید و سلسله زندیه را پایان داد.

اوضاع اجتماعی- ادبی ایران در دوره افشاریه و زندیـّه

با آنکه نادر خدماتی برای مردم ایران انجام داد و دست افراد بی کفایت را از مملکت کوتاه کرد، چون می خواست سلطنت را در خاندان خود موروثی کند و صفویه و آثار آنان را از بین ببرد و گذشته از آن مردی سخت کوش و بی رحم بود، مردم او را از ته دل دوست نداشتند. عادت زشت نابینا کردن در دورة او در اوج بود. پایتخت رسمی نادر شهر مشهد بود. در دستگرد از بناهای او باقی است، تعمیراتی در مشهد امام رضا(ع) هم انجام داده بود. در دورة او آثار نظم و نثر برجسته به وجود نیامده است. کتاب عمده در آن عهد جهانگشای نادری است که میرزا مهدی خان استرآبادی منشی نادر به نثر مصنوع نوشته است. نادر به نقـّاشی علاقه مند بود. دیوارهای کاخ خورشید به دستور نادر با تصاویر شاهزادگان آراسته شده بود. به موسیقی هم علاقه داشت. گروهی صنعتگر خردمند از هند باخود به ایران آورد. برخی دورة نادر را دورة شمشیر نامیده اند. اما به سبب از بین رفتن تعصّب و فشار و کم شدن فشار درباریان، مقدمة نهضت ادبی در این دوره فراهم شده است. کریم خان مردی ساده بود. لباسی کهنه می پوشید و آرزو داشت که همة مردم ایران در سایة امن به شادمانی زندگی کنند. خود را شاه نخواند، وکیل الرعایا می دانست. معروف است که طرح اکثر بناهایی که در شیراز ساخته از خود اوست. آرامگاه سعدی و حافظ در زمان او تعمیر شده. به هنر و ادب توجه داشت، درویش عبدالمجید استاد خط شکسته نستعلیق درگذشته 1185ه در زمان او می زیست. ابوالحسن غفـّاری نقـّاش معروف از استادان این عصر است. در این عهد به سبب رواج سبک پیچیده هندی در ادبیات نهضتی به وجود آمد که به نهضت بازگشت به سبک قدیم معروف است. مرکز این نهضت اصفهان بود. سخن گویانی چون شعله، مشتاق،عاشق،لطفعلی بیگ، آذربیگدلی،هاتف و صبوحی از شاعران نهضت بودند که به سبک منوچهری، فّرخی، خاقانی و انوری شعر می گفتند و اکثر مقلّد بودند. از نویسندگان این دوره از میرزا مهدی خان استرآبادی نام می بریم که دو کتاب به نام درّة نادر به نثری و جهانگشای نادری ساده تر از اولّی نوشته که حذف فعل بدون قرینه لفظی یا معنوی، مطابقت صفت و موصوف به شیوة عربی و کاربرد وجه وصفی به جای فعل درآن فراوان بود که امروز هم نثر فارسی ازآنان رها نشده است.

 

ادبیات معاصر

 

قاجاریه:

با مرگ کریم خان اوضاع آشفته شد. لطفعلی خان نوة برادر کریم خان بر اوضاع مسلّط شد اما به زودی به دست آغامحمد خان نابینا شدو به قتل رسید. آغامحمدخان که مردی سفاک بود بر همه غلبه کرد و شهر کوچک تهران را به پایتختی برگزید و پس از مدتّی به قتل رسید. برادرزاده اش به نام باباخان با نام فتحعلی شاه برتخت نشست. در زمان او جنگ ایران و روس درگرفت. عباس میرزا پسر فتحعلی شاه به رغم کوششهایش کاری از پیش نبرد. طی قرارداد ترکمان چای بخش عظیمی از پیکرة ایران جدا شد. پس از فتحعلی شاه، محمد شاه پسرعباس میرزا به سلطنت رسید. وزیر خود قائم مقام را که مردی کاردان بود،کشت. حاجی میرزا آقاسی که مردی عاری از علوم جدید بود، صدر اعظم شد. محمد شاه پس از چهارده سال کشوری فقیر و نا امن بر جای گذاشت و به بیماری درگذشت. پسر شانزده ساله اش ناصرالدین شاه بر تخت نشست. حاجی میرزاآقاسی رابرکنارکرد و میرزاتقی خان امیرکبیر را به صدارت برگزید. امـّا دشمنان کار خود را کردند و سبب شدند که ناصرالدین شاه دستور قتل آن مرد مصلح را صادر کند. به تحریک انگلستان و اعلام جنگ آن کشور به ایران سبب شد که دولت ایران استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد. ناصرالدین شاه در 1313ه در حضرت عبدالعظیم به دست میرزا رضای کرمانی به قتل رسید. پسر پیرو بیمارش مظفرالدین شاه بر تخت نشست. بر اثر پافشاری مردم سرانجام مظفرالدین شاه در 1324ه فرمان مشروطیت را امضا کرد و در همان سال درگذشت. پسرش محمدعلی شاه که مردی مستبد و بی رحم بود پادشاه شد. بامجلس مخالفت کرد و آن را به توپ بست. چون ستم از حد گذشت، مردم به پا خاستند. مردم تبریز پیشگام بودند. سرانجام محمدعلی شاه به سفارت روس پناهنده شد و پسر دوازده ساله اش احمد شاه به سلطنت رسید. در سال 1330ه روسها حرم حضرت امام رضا(ع) را به توپ بستند و اموال حرم را غارت کردند. احمدشاه تقریباً در اروپا زندگی می کردو قحطی و بیماری همه جا را گرفته بود. براثر کودتای 1299ه رضاخان رئیس تیپ قزاق شمال، سلسله قاجاریه منقرض شد.

اوضاع اجتماعی و ادبی در دوره قاجاریه:

در مـّدت صدوسی و سه سال سلطنت قاجاریـّه هفت پادشاه سلطنت کردند. قتل قائم مقام و میرزا تقی خان امیرکبیر که هر دو مردانی لایق و اصلاحگر بودند از کارهای شوم و ننگین این سلسله است. در این صدوسی و سه سال تحولاتی عظیم روی داده که پرداختن به همه آنها در حـّد این رساله نیست. به کارهایی که به نحوی جنبه فرهنگی دارد، اشاره می کنیم:

1-تأسیس مدرسه دارالفنون. 2- انتشار روزنامه و کتاب. 3- اعزام دانشجو به خارج. 4- حذف القاب و تعارفات بی معنی. 5- رواج زبانهای خارجی. 6- استخدام معلمان و استادان خارجی. 7- تعلیم فنون نظامی و پزشکی. 8- ساختن اسلحه و نظام بخشیدن به نظام و لشکر. 9- محدود کردن نفوذ سفیران خارجی. 10- زیبا سازی شهر تهران. 11- اجباری کردن نظافت حمامها.

 در فاصله مرگ کریم خان (1193ه) و مرگ فتحعلی شاه(1250ه) که پنجاه و هفت سال است، جهان با دو انقلاب روبرو شد، انقلاب صنعتی در انگلستان در ساختار اقتصادی ایجاد کرد و انقلاب فرانسه (در 1789ه) این دو انقلاب در جهان موثر شد. ایران هم بی نصیب نماند. مظاهر تمدن غربی وارد ایران شد. بیمارستان و چاپخانه دایر گردید، انتشار روزنامه از اقدامات مهم بود. در لباس پوشیدن تغییراتی پدید آمد، اداره پلیس دایر گردید. خلاصه مردم علیه فساد  به پا خاستند. در نظم و نثر هم تحـّولی ایجاد شد. ترجمه آثار ادبی اروپایی سبب شد که نویسندگان و شاعران با طرز فکر، نوع برداشت و قالب های فرنگی آشنا شوند. کاربرد کلمه آزادی که مترادف دموکراسی غربی است با مشروطه آغاز شد. نثر ساده شد. نوشته های آخوند زاده، طالبوف تبریزی، زین العابدین مراغه یی و مخصوصاً چرندو پرند مرحوم دهخدا نمونه های نثر ساده فارسی است.

شاعران دوره قاجاریـّه

در این دوره فتحعلی خان صبا ملک الشعرای دربار فتحعلی شاه شهرت دارد. وی علاوه بر دیوان، شاهنشاه نامه بر وزن شاهنامه دارد که چهل هزار بیت است. خداوند نامه در معجزات حضرت رسول(ص) و عبرت نامه از مثنویهای دیگر اوست. آنچه صبا در باره فتحعلی شاه گفته است، هرگز با واقعیت منطبق نیست. صبا در 1283ه در تهران درگذشت. فروغی بسطامی از بهترین غزل سرایان این دوره است. سوز و گداز و روانی و شیوه بیان سبب شهرت اوست. وی در 1274ه وفات کرده است. سروش اصفهانی هم از شاعران عصر قاجار است. از کارهای او انتخاب وسرودن اشعاری برای ترجمه هزارویک شب است که میرزا عبداللطیف به امر بهمن میرزا فرمانفرمای آذربایجان انجام داد. سروش در 1285ه در گذشته است. قاآنی از شاعرانی است که با عربی وترکی آشنا بود و اولین شاعر فارسی است که زبان فرانسه و تا اندازه یی انگلیسی می دانست. قاآنی به تقلید از گلستان کتابی به نام پریشان تألیف کرده است. سال وفات او 1270ه است. یغمای جندقی درگذشته 1276ه از شاعرانی است که در قالب مرثیه سروده است منشأ سروده های دوره مشروطیت همین مرثیه هاست.

نویسندگان دوره قاجاریـّه

فرهاد میرزا معتمد الدوله پسر عباس میرزا و عموی ناصرالدین شاه از مردان عالم این عهد است. منشآت دارد و هدایه الّسبیل سفرنامه حج اوست. ترجمه هایی هم دارد. حسنعلی خان امیر نظام گروسی هم از مردان با کفایت دوره قاجار است. او هم منشآتی دارد. محمد حسن خان اعتماد در گذشته 1313ه کتابهای متعددی فراهم کرده است. مرآت البلدان ناصری کتابی در جغرافیاست، مطلع الشمس در سه جلد در باره رجال و اماکن خراسان است. روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه خاطرات روزانه پانزده سال آخر عمر اوست. ترجمه هایی هم داردو مدتی هم مدیر روزنامه های مختلف بوده است. میرزا حبیب اصفهانی شاعر ونویسنده است. او را آزردند به استانبول رفت و به عضویت انجمن معارف عثمانی در آمد. اولین بار کلمه دستور را برای صرف و نحو فارسی او به کار برد. در 1313 ه در بروسه(بورسا) درگذشت. داستان حاجی بابای اصفهانی از جیمز موریه را به فارسی ترجمه کرده است تصحیح دیوان ابواسحاق اطعمه و دیوان البسه از نظام قاری شیرازی را انجام داده است.

سید جمال الدین اسدآبادی: محمدبن صفدرحسینی معروف به سید جمال الدین اسدآبادی یا اسعدآبادی و افغانی از چهره های بسیار معروف این عهد در عالم اسلام است. برخی او را فیلسوف، نویسنده، خطیب و روزنامه نگار خوانده اند. دوستدارانش او را اسلام شناس بزرگ می دانند که می خواست بین کشورهای اسلامی وحدت ایجاد کند. سید جمال نفوذ کلام داشت. شنوندگانش را مجذوب می کردو به هرکشور اسلامی که می رفت باعث نهضت و انقلاب سیاسی و ادبی می شدو سید درنوشتن عربی بسیار زبردست بود. رساله نیچریه از آثار فارسی اوست که لغات مترادف درآن زیاد است. چندکتاب از او چاپ شده، آثار چاپ نشده هم دارد که مهمترین آنها نامه های اوست. سید روزنامه یی به نام عروه الوثقی منتشر می کرد. ناصر الدین شاه دو بار اورا تبعید کرد. در سال 1313ه در استانبول به فرمان سلطان عبدالحمید عثمانی مسموم شد و درگذشت.

زین الدین مراغه ای: اثر معروفی به نام سیاحتنامه ابراهیم بیگ یا بلای تعصّب دارد در سه جلد که از کتابهای برجسته دوره مشروطیـّت است. این کتاب در واقع آینه تمام نمای اوضاع ایران در اواخر قرن سیزدهم است که به قلمی تند نوشته شده است و از نخستین نقدهای اجتماعی به سبک اروپایی درزبان فارسی است. این کتاب برای آگاهی از اوضاع و احوال ایران در آن روزگار سندی بی نظیراست. البتّه باید افزود که ارزش ادبی کتاب با ارزش اجتماعی و سیاسی آن برابری نمی کند. اقامت طولانی مولف در روسیه و عثمانی سبب شده است که لغات ترکی استانبولی و روسی وارد کتاب شود.

طالبوف تبریزی: عبدالرحیم طالبوف در 1250ه در تبریز زاده است. پدر او ابوطالب مردی نجـّار بود. عبدالرحیم در جوانی به تفلیس رفت و به تحصیل زبان روسی پرداخت و با تجارت ثروتی به دست آورد. کتابهایی که در معایب حکومت استبدادی و لزوم برپایی مشروطیـّت نوشت، "الفبای آزادی" خوانده شده است. کتاب احمد گفتگوی پدری با فرزند خیالی به نام احمد است که در موضوعهای گوناگون علمی به زبانی ساده نوشته شده، مسالک المحسنین سفرنامه خیالی گروهی جوان به قله دماوند است برای گردش علمی. در هر مرحله از سفر مطالب جالب و مفیدی از مسائل اجتماعی و اخلاقی و علمی مطرح شده است. باآنکه طالبوف درزبان فارسی تحصیل نکرده و تبحـّری ندارد براثر ساده نویسی و سبک روان خود توانست در ادبیات فارسی سبک تازه یی به وجود آورد، تا حـّدی که برخی او را از بنیان گذاران نثر جدید فارسی می دانند. او در نثر خود لغات علمی بیگانه را که معادل فارسی نداشته به روسی و یا ترکی در نوشته هایش آورده است.

قائم مقام فراهانی: فردی که پیش از دیگران لازم بود از وی نام می بردیم، میرزا ابوالقاسم پسر میرزا عیسی قائم مقام است که در 1193ه به دنیا آمده است. میرزا عیسی را قائم مقام اوّل و میرزا ابوالقاسم را قائم مقام دوّم می گویند. میرزا ابوالقاسم نزد پدر تحصیل کرد و در خدمت عباس میرزا نایب السلطنه به نویسندگی مشغول شد. پدر او در سال 1237ه درگذشت. به دستور فتحعلی شاه پسر با تمام امتیازات جانشین پدر شد و به همین سبب حاجی میرزا آقاسی کینه او را در دل گرفت. قائم مقام مردی بینا و مغرور بود. او مخالف جنگ ایران و روس بود و معتقد بود که ایران باید با روسیه صلح کند. گروهی او را متهـّم به طرفداری از روسیه کردند. معزول شد. چون جنگ ایران و روس به شکست فاحش ایران انجامید، شاه او را خواست و دلجویی کرد. عهدنامه ترکمان چای در 1243ه به خّط قائم مقام تنظیم و امضا شد. پس از مرگ عباس میرزا، محمد شاه پسر او ولیعهد شد وپس از مرگ فتحعلی شاه بر تخت نشست و قائم مقام را به صدارت برگزیدو به توطئه فاسدان، محمد شاه دستورداد او را در 1251ه در کاخ نگارستان خفه کردند و جنازه اش در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. قائم مقام مردی آگاه و ثابت قدم و سیاستمدار بود. او طبع شعر هم داشت و نوشته هایی هم از خود بر جای گذاشته است. نثر قائم مقام استوار است و تفنـّن در آثار او راه ندارد. گاهی به ضرورت و باشتاب مطالبی نوشته است. ویژگی های نثر او رابه ترتیب زیرمی توان خلاصه کرد: 1- بیان او شیرین و الفاظش دلپذیر و خوش آهنگ است. 2- جمله ها کوتاه است. 3- قرینه سازی و تکرار ندارد، جز در موارد نادر قرینه سازی نمی کند. 4- در زیبایی تلفیق قرینه های سجع دقیق است. 5- الفاظ و عبارات خسته کننده را حذف می کند. 6- از شاهد آوردن آیات و احادیث پرهیز دارد. 7- صریح اللهجه است. 8- لغات و اصطلاحات جدید و عامیانه به کار می برد. 9- جامع تر و فشرده تر از منشیان عصر خود می نویسد. 10- در مواردی صریح تر سخن می گوید.  قائم مقام در شعر"ثنائی" تخلّص می کند، و اهمیـّت اشعار او درآن است که به وقایع روزگار خود اشاره می کند.

نظرات 10 + ارسال نظر
anee سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:31 ب.ظ

( very good)

.... یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:02 ب.ظ

سلام دوست نویسنده
من 1سوال در مورد خاندان زند واسم پیش اومده و مدت مدیدیه دنبال کسی میگردم تا بلکه بتونه راهنمایی ام کنه
سوال من اینه که آیا خانواده های"مهربان" در شیراز از خاندان زند هستند یا نه؟
روایتی شنیدم که حاکی از این بود که این خانواده ها از نوادگان زکی خان زند هستند آیا این درسته یا نه؟
اگه با استناد به مراجع معتبر در خصوص مرا راهنمایی کنی ممنون میشم
وبگید چرا فامیلی مهربان رو انتخاب کردن؟
سپاس

artemis جمعه 10 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:36 ب.ظ

سلام ای دوست نویسنده
عالی بود همتا نداشت

mohsen جمعه 10 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:39 ب.ظ

سلام ای عزیز دلم
نوشته هایت توپ بودند ممنونه ممنونم بوس

اسماعیل سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:00 ق.ظ http://esmailkarimnejad.blogfa.com

عالی عزیزم عالی عالی عالی عالی عالی عال----------------ی

علی واعظی دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:44 ق.ظ http://parlaq.vcp.ir

سلام و خسته نباشید
مطالب خوبی رو درج نمودید ولی اگه منابع مورد استفاده رو هم معرفی می نمودید عالی می شد.

معصومه سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 10:47 ق.ظ

میلاد شنبه 22 آذر‌ماه سال 1399 ساعت 10:38 ب.ظ

سلام چرا بعد از افشاریه نقشه ایران این همه کوچیک شده منظورم در زمان زندیه درحالی که زندیه رو یه دوره طلایی در تاریخ ایران میدونیم

یک بنده خدا پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1402 ساعت 11:23 ق.ظ

ببخشید من اوضاع سیاسی ایران در دوران سلسله های افشاریه ،زندیه و قاجار رو می‌خوام بدونم

ایرانی چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1402 ساعت 10:10 ق.ظ

از طالبوف ذکر خیر شده در حالیکه شخص خوبی نبود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد