ایرانشناسی

تاریخ ادبیات ایران

ایرانشناسی

تاریخ ادبیات ایران

صفویه

صفویه:

سلسله یی که خود را به نام جـّد خود شیخ صفی الدین اردبیلی(650-735ه) صفویـّه نامیده اند و خود را ازفرزندان امام موسی کاظم(ع) می دانند. شاهان صفوی قریب دویست وپنجاه سال سلطنت کرده اند. اولین سلطان آنان شاه اسماعیل بود.

اوضاع اجتماعی و ادبی

صفویان با جلوگیری از حملات اقوام مختلف به ایران توانستند در آبادانی کشور بکوشند. شاه عباس به راهها اهمیـّت می داد، کاروانسراهایی که بر سر راههابنا کرد در بهبود تجارت اثر عمده داشت. او در سال 1000ه پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد و بناهایی درآن شهرساخت. خونریزی و شکنجه در عصر صفوی رایج بود. صفویان حتی بستگان خود را هم می کشتند. یکی از دلایل ضعف صفویان کشتن بستگان و فرزندان بود. نیمة اول دورة صفوی یکی از بارورترین دوره های هنر ایرانی در دورة اسلامی بود. نقّاشی، معماری، خوشنویسی، تذهیب، جلدسازی و نسـّاجی در اوج کمال بود. نشر فرهنگ عربی به سبب رسمیـّت یافتن تشیـّع ازویژگیهای این عصر است. عده ای از معلمان تازی نژاد شیعه با خانواده های خود به ایران کوچ کردند. در نوشته های این عصر کار به جایی رسید که درجمله های فارسی جز حروف ربط و افعال باقی نماند. زبان ترکی هم رایج بود. تصّوف وضع نابسامان داشت. از لحاظ علمی عهد صفوی دنبالة انحطاطی بود که از چند قرن پیش آغاز شده بود. بیشتر کتابها به زبان عربی نوشته می شد، زبان فارسی در درجة دوم اهمیـّت بود. بیشتر کتابهای شیعه برای استفادة عامـّه به فارسی ترجمه می شد. کتابی چون جامع عباسی که به فارسی نوشته شده، نادر بود. در این دوره تکرار زیاد بود و این به سبب بود که معمولاً از کتابهای یکدیگر می کردند. در دورة صفوی گروهی از ادیبان و شاعران به دو دلیل مهاجرت را ترجیح دادند وبیشتر آنان به هندوستان رفتند. یکی سختگیری های دولت و دیگر طمع موجود در ایران که برخی همه چیز را برای خود می خواستند. از این رو در دربار هندوستان زبان فارسی رایج تر از ایران بود. دراین دوره در هندوستان کتابهایی از سنسکریت به زبان فارسی ترجمه شد که مهابهاراتا و رامایانا  از آن جمله اند.

دربارة شعر این دوره که از آغاز سدة دهم تا اواسط سدة یازدهم را دربرمی گیرد، نمی توان حکم کلی داد و یا حکم کلی دیگران را پذیرفت. معیار فصاحت در این عهد فرق می کرد. اگر درگذشته سادگی پسندیده بود، در این دوره شعر سرشار از تخیل و مضامین دقیق مورد پسند بود. سبک هندی سبک رایج این دوره بود، اما همة شاعران را پیرو سبک هندی نمی توان تلقی کرد. در این عهد معنی بر لفظ غلبه دارد. می توان گفت در شعر شاعران این عهد ایجاز حذف فراوان بود، اما شاعران درجة دوم که نتوانسته اند صور خیال را در قالب بیتی بگنجانند به ایجاز مخل روآورده اند و از این رو خواننده به مضامین شعر آنان دست نمی یابد.

در عصر صفوی پنج نوع نثر رایج بود:

    1ـ نثر ساده: برای نوشتن قصه و تاریخ از این نثر استفاده می شد. این گونه نثر گاهی به سبب تفصیل ملال آور است.

    2ـ نثر فنی و منشیانه: همانند شعر آرایه های لفظی دارد، گاهی در لابلای آن نثر ساده هم دیده می شود.

    3ـ نثر بینابین: این نثر در کتب تاریخی به کار رفته نه ساده است و نه فنی، نثری متوسط است.

    4 ـ نثر هندی: آنچه دربارة نثر فنی و بینابین گفتیم دربارة نثر هندی هم صادق است جز آنکه در آن اظهار فضل زیاد و مطلب کم است.

    5ـ نثر علمی و دینی: برای نشر معارف تشیع به کار می رفت، ساده و قابل فهم عوام و تحت تاثیر صرف و نحو عربی است.

 

گویندگان این عصر:
 

پیش از چاپ همة تذکره ها تعداد قطعی شاعران این عهد را نمی توان معلوم کرد. در تذکره های موجود چاپی از شاعران زیادی سخن رفته است که بحث دربارة همة آنها نه مقدور است و نه لازم. تنها به اختصار به زندگی چند تن که معروف ترند اشاره می شود:

1ـ  وحشی بافقی: مولانا کمال الدین ( یا شمس الدین) محمد وحشی بافقی از شاعران سدة دهم هجری است. از زندگی او چندان اطلاعی در دست نیست، جز آنکه مردمی تنگدست و منزوی و عاشق پیشه بود. اشعارش دردآلود است. هرگز در اشعارش خودستایی نکرده است. بیشتر اشعارش به شیوة مکتب وقوع است. در شعر پیرو بابا فغانی است اما شعر وحشی دلنشین تر است، سه مثنوی خلدبرین، ناظر و منظور و فرهاد و شیرین دارد. فرهاد و شیرین او ناتمام مانده، وصال شیرازی در 1261 هـ با افزودن 1251 بیت آن را تمام کرده، شاعری به نام صابری شیرازی که کار وصال را هم ناتمام دانسته، 304 بیت دیگر بر آن افزوده است. دیوان وحشی را که شامل قصیده، غزل، قطعه، ترکیب بند و رباعی است ، نخستین بار اوحدالدین بلیانیBalyani) )معاصر شاعر در عرفات العاشقین آورده که نه هزار بیت است. بهترین اشعار وحشی غزلیات اوست. وحشی ظاهراً‌ در 991 هـ به بیماری تب در یزد وفات یافته است.

2ـ فیضی فیاضی: ابوالفیض فیضی فیاضی دکنی از بزرگ ترین شاعران هند و بعد از غزالی مشهدی ملک الشعرای دربار اکبرپادشاه هند بود. فیضی تخلص خود را از کنیة خود گرفته است. برادر فیضی شیخ ابوالفضل دکنی است که از نویسندگان بزرگ هند بود. فیضی شاعر توانایی است که پس از امیرخسرو و حسن سنجری در صف اول گویندگان هند می آید. فیضی مثنویهایی به تقلید نظامی ساده که مرکز ادوار یکی از آنهاست در برابر مخزن الاسرار نظامی، دیوانی هم دارد که در قالب قصیده ، غزل ، قطعه، رباعی، ترکیب بند و مثنوی است. فیضی در 1004 هـ وفات یافته است.

3- محتشم کاشانی: کمال الدین علی محتشم ملقب به شمس الشعرا اصلاً اهل محلات است. در خانواده یی ثروتمند به دنیا آمده است. شهرتش به سبب اشعار مذهبی ومرثیه های اوست.محتشم در رثای حضرت سیدالشهدا شعری ساخته است که به دوازده بند معروف است و زبانی ساده و صمیمی دارد ودور از مبالغه و زبان بازی های شاعرانه است. محتشم در 996هـ در کاشان وفات یافته و آرامگاهش باقی است.

4- صائب تبریزی: میرزا علی تخلص به صائب احتمالاً بین سالهای 1011-1016 هـ در تبریز یا اصفهان زاده است. خانواده اواهل تبریز بودند که شاه عباس آنها را به تبریز کوچانید. شمس الدین تبریزی معروف به شیرین قلم عموی صائب مردی خطاط بود و صائب خط را از عموی خود آموخته است. صائب پس از رسیدن به سن بلوغ به مکه ومدینه رفت. در بازگشت به مشهد سفر کرد ودر 1034هـ. به عزم هند به کابل و هرات رفت. در کابل با ظفرخان احسن ، حاکم مابل، که مردی ادیب وشاعر بود دیدار کرد. ظفرخان ، صائب را به دربار شاه جهان برد. چون ظفرخان به حکومت کشمیر رسید ، صائب را با خود به کشمیر برد. از آنجا به همراه پدر به ایران بازگشت ودیگر به دیدار ظفرخان نایل نشد.

صائب پس از بازگشت به اصفهان دیگر به سفر دورو دراز نرفت. تنها به قم ، قزوین ، تبریزو یزد سفرکرد. شاه عباس دوم اورا ملک الشعرای دربار کرده بود. در ایام پیری در باغ تکیه یی که ثروتمندان در آن زمان برای خود می ساختند اقامت گزید.

کثرت اشعار صائب نشان می دهد که او پیوسته شعر می گفت ودر شعر زندگی می کرد. صائب شاعری پرگو و بدیهه سرا و آسان پسند بود. عدد ابیات دیوان او را هشتاد هزار،صدوبیست هزار،وسیثدهزار نوشته اند. مرحوم استاد جلال الدین هما‏یی می گفته است دیوانی از صائب را دیده است که از روی بیت شمار دویست هزار بیت داشته است.

ویژگی های شعر صائب را به ترتیب زیر می توان خلاصه کرد:

1-       ازتمثیل زیاد استفاده می کند، غزلی در دیوان صائب نیست که خالی از تمثیل باشد.

2-        عقیده دارد که مبانی دقیق را به آسانی نمی توان بدست آورد، برای یافتن آن باید تلاش      کرد.

3-        غریب بودن معنی را بر خلاف عرف مخل فصا حت نمی داند.

4-        صور خیال در شعر او فراوان است.

5-        بیش از دیگران اشیای بی جان را جان دار می انگارد و از آرایه ی تشخیص زیاد بهره می      برد.      

6-        غزل را در هر موضوعی به کارمی برد . پند و اندرز و وصف طبیعت می تواند موضوع غزل       باشد.

7-        شعراو همه جانبه است.

8-        صائب شاعر تک بیت هااست . در هر غزل او ابیاتی توان یافت که حکم مثل یافته است.

صائب در 1081 هـ. وفات یافته است . سال 1087 هـ. که به خط محمد صالح خوش نویس بر سنگ اوحک شده سال وفات صائب نیست بلکه تاریخ نصب سنگ قبر است.

 

5- بیدل عظیم آبادی : میرزا عبدالقادر پسرمیرزاعبدالخالق متخلص به بیدل در 1059 هـ. در عظیم آباد به دنیا آمد.اصل او از ترکان جغتایی بود. چون اواخر عمر در دهلی می زیست به دهلوی معروف است. در جوانی با شاهزاده محمد اعظم، سومین پسر اورنگ زیب آشنا شد. این شاهزاده منصب لشکری به وی داد. روزی شاهزاده از بیدل مدیحه یی خواست ، بیدل از او برید و به شاه جهان آباد رفت و سرانجام به دهلی آمد در 1133هـ. در هفتادو نه سالگی در گذشت و در صحن خانه خود به خاک سپرده شد.

بیدل نمونه ی کامل معیار اسلوب هندی است. هریک از ویژگی های سبک هندی را در اشعار بیدل به فراوانی می توان یافت. آن ویژگی ها برای مردم زمان وی طبیعی وخوشایند بود.

آثار بیدل به نظم ونثر است. مراسلات ، چهار عنصر و نکات از آثار منثور اوست. نثر بیدل مصنوع است از مطالعه ی آن چیزی دستگیر خواننده نمی شود.معیار او در نثر سه نثر ظهوری است .او شیفته ی تعقید و ابهام است.

آثار منظوم او مثنویات اوست به نام های: عرفات، طلسم حیرت، طور معرفت، محیط اعظم و تنبیه المهوسین، دیگر قصاید، غزلیات ودیگر انواع شعر. بیدل یکی از پرشعرترین شاعران است، دیوانش صد هزار بیت دارد.

ویژگیهای شعر بیدل را به ترتیب زیر می توان خلاصه کرد:

1-       ترکیبات خاص که به کار می برد : فرصت کمین،حیرت آهنگ و ……..

2-       اوزان خاص عروصی را به کار برده است : تو کریم مطلق ومن گدا، چه کنی خبراین که نخوانیم (متفاعلن چهاربار)

3-       به کار بردن ردیف های دشوار: گرم نوید کیست سروش شکست رنگ

4-        حس آمیزی، آمیخته شدن دو حس به یکدیگر، شمع روشن می توان کرد از صدای عندلیب ( روشن کردن به بینایی و صدای عندلیب به شنوایی مربوط است )

5-        تصاویر متناقض ( پارادکس) سلطنت فقر

6-        در غزل های بیدل کلید مصراع دوم است:

جامه فتحی چو گرد عجز نتوان یافتن      پیکر موج از شکست خویش جوشن می خورد

دیگر شاعران این دوره:

حق آن بود که از اهل شیرازی درگذشته 942 هـ ، هلالی جغتایی ، مقتول در 936 هـ، ظهوری ترشیزی در گذشتة ظاهراً 1022 هـ. عرفی شیرازی ، غنی کشمیری در گذشتة 1079هـ. ثنایی مشهدی درگذشته 996هـ، امیراصفهانی درگذشته1069هـ نیز نام برده می شد.

نویسندگان این دوره:

قاضی نورا شوشتری مقتول در 1019هـ مؤلف مجالس المومنین و آثار دیگر، اسکندر بیگ منشی در گذشته1043هـ مؤلف عالم اکرای عباسی ، ملامحسن فیض درگذشته1091هـ، ملا محمد تقی مجلسی پدر محمد باقر مجلسی، وحید قزوینی و حزین لاهیجی درگذشته 1181هـ از نویسندگان این عهد بودند. فقط به اختصار از دوتن سخن گفته می شود:

1ـ شیخ بهایی: شیخ الاسلام بهاءالدین محمد بن حسین بن عبدالصمد عاملی معروف به شیخ بهایی در 953هـ در بعلبک به دنیا آمد. پدرش پس از شهادت شیخ زین الدین معروف به شهید ثانی با خانواده به ایران آمد و در اصفهان ساکن شد. شیخ بهایی پس از تحصیل عربی، ریاضی و انیس شاه عباس شد. در 1008هـ با شاه عباس پیاده به مشهدرفت. پس از تحصیل فقه بر سند قضانشست. با علمایی چون میرداماد معاشرت داشت. شاگردانی چون ملامحسن فیض و ملاصالح مازندرانی پرورده است.

شیخ بهایی تالیفات فراوان دارد: جامع عباسی در فقه شیعه است به فارسی که به فرمان شاه عباس نوشته، خلاصه الحساب، کشکول ، فواید الصمدیه در نحو که برای برادرش نوشته و بهایی شعر هم می گفت و در اشعارش بهایی تخلص می کرد. در کلیات او منظومه هایی به نامهای: شیروشکر، نان و حلواو دارد. اما شیخ  بهایی شاعرنبود و عمررابه شاعری نمی گذراند. علت شهرت شیخ بهایی در ثمر چاشنی عرفانی اشعار اوست و اهمیت این قضیه در آن است که از قلم یک عالم دینی جاری شده است. شیخ بهایی در 1030 هـ در اصفهان درگذشت. طبق وصیت جنازه اش را به مشهد انتقال دادندو در صحن خانه یی که در آن شهر داشت، به خاک سپردند.

2ـ ملامحمدباقرمجلسی: پسر ملا محمد تقی در 1037 هـ در اصفهان به دنیا آمد. در زمان شاه سلطان حسین شیخ الاسلام، امام جمعه و صاحب اختیار امور دینی کل ایران بود. او را مجلسی دوم گویند. با صوفیان سخت مخالف بود. مهم ترین کاری که انجام داده دایره المعارف بزرگ شیعه به نام بحارالانوار را تدوین کرده است. کتابهایی هم به فارسی نوشته است که از جملة آنها حلیه المتقین و بسیاری آثار دیگراست. مجلسی در زمان شاه سلطان حسین در 1111 هـ وفات کرد و در مسجد عتیق به خاک سپرده شد. پس از فوت او نظام کشور درهم ریخت، ابتدا قندهار از پیکرة ایران جدا شد و سپس افغانان اصفهان و ایران را تاراج کردند.

نظرات 1 + ارسال نظر
omid جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.omid-1374.mihanblog.com

با وبلاگت خیلی حال کردم دمت گرم .
به وبلاگ منم سر بزن مطمعنم خوشت میاد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد